-
یومیه «علی اصغر خان اتابک مرغیه » از نامزدین مجلس
سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1390 03:15
شنبه: امروز آغاز پروپاگاند ما به جهت انتخابات است . بیست هزار اشرفی داده ایم از دیروز، تصدیق چاپ مطبعه بگیریم که چون فهمیدند از چاکران قبله عالمیم و چندی است میل به کالچر کرده ایم، به طرفه العینی صادر فرمودند. میرز محمود عکاسباشی آمد منزل، در اندرونی پیکره ای تمام قد از ما گرفت به گونه ای که هم تاب شواربمان هویدا بود...
-
داستان آن مرغ مقلد که ژاژ می خایید و دهن گشاده می کرد
سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 10:09
این روزها جوانکی برآمده کم طاقت، زیاده گو و فحاش نه ادب داند و نه اصول لیک درمدعا، هم اصولگراست و هم مدعی ادب. بارها قصد آن کرده ام که او را رها کنم لیکن گویی، خود ،دوستر دارد که «سیاست» شود و حدیث دهان دره گی اش نقل محافل . ما بر او گفتیم که زبان مهارکند تا چنین درشت نشنود، لیکن سخن ما در او درنیفتاد و این جوانک...
-
در باب ترس ...
یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 13:23
پیر ما شیخ سهل تستری که عموم مشایخ و اکابر از سخنان وی پندها گرفتندی، سخن ها بسیار داشت در انواع نفسانیات انسانی چنانکه در هر باب چنان سخن به قاعده بکار می گرفت که مریدان را معناها مکشوف شدی و دانش ها رو به تزاید گذاشتی چنانکه روزی شیخ ما به اصرار مریدان به تشریح معنای «ترس» پرداختی و چنین گفتی که: ترس آن حالت باشد که...
-
رقعه به حسین الدوله شالی به جهت به مجلس اندر شدن!
جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 06:36
حسین الدوله شالی گوید که زمانی قصد کردم به کسوت وکیلی درآمدن و میلی عظیم به ورود به مجلس در من گرفت تا آنجا که مرا نیارستن که بر هوا غلبه آیم و از بوسهل زوزنی که داستان مکرو قوای ذهنی او د رامر سیاست شهره عام و خاص بود و سیاست و حیله را چون «آب»،«نوش» جان همی کردی، خواستمی که مرا آموزد که چسان به کسوت وکیل درآمدن و...
-
تسلیت به خدابخش
چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 03:58
کل نفس ذائقه الموت به علیرضای خدابخش که این روزها در غم پدر مرحومشان نشسته اند عمیقا تسلیت می گویم
-
احوالات یومیه ناصر الدین میرزای مطلق السلطنه
سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 00:01
شنبه: صبح علی الطلوع، گفتیم حمام را قرق کردند، پریدم در خرانه و حباب ها هوا کردیم آن زیر. نفخی کرده بودیم به جهت دندان گرفتن تربچه فراوان که دیروز از باغچه صمصام میرزا آورده بودند . دیروز در اندرونی با سوگلی مسابقه گذاشته بودیم که ببینیم کدام بیشتر تربچه می لمباند، این یکی را هم باختیم. یادمان باشد این بار که...
-
امشب راحت خوابیدیم
شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 10:13
خدا می داند چقدر از این انتخابات که فرنگی جماعت درآن غایله مشروطه کرد به پاچه مان خوف داریم و آثار این خوف را در اندرونی که نمی توانیم نعوظ کنیم ، حس می کنیم . این نوبه ی انتخابات، حسابی کلافه بودیم و دل نگران ، گفتیم یوزباشی ها هر کاری که بلدند بکنند تا آن ماجراها که در فقره قبلی پریشان خاطرمان کرد این نوبه تکرار...
-
فی ذکر تک سوار عرب و عجم سید مرتضی حسینی
چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1390 03:41
آن نواده پیغمبر، آنکه بوده از همه برتر،آن واجد صلاحیت و غیر او همه ابتر، آن برنده همه فقره در رقابت تک نفره، عارف و زاهد و معصوم بربوده نامش گوی از بر و بوم، آن داماد شالی ، سید مرتضی حسینی در دیانت و سیادت برتر همه اعاظم بود و غیر او همه اهل فتنه . عمربن سهل از عرفای بغداد گوید که سید مرتضی را چنان مهابتی بود که کسی...
-
تذکره الاولیا فی ذکر الجماعه الاصولگرا
دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 00:58
آن جماعت تماما طاهر، آن منتخبین مطمین از قوه قاهر، آن عصاره های خلقت باری، آن قوم متصدی به هرکاری، آن جماعت معصوم از هر سیئه و آماده زیست در هر بیئه (محیط)، جماعت اصولگرا، اید الله کلهم فی امور السیاسه و غلبتهم علی اهل الفتنه، جماعتی از مردمان بودند که آسمان زایید و زمین پذیرفت و خورشید و انجم بر آنان تابید. غیاث...
-
مرقومه مطلق السلطنه در باب مفسده انتخابات و حرمت شکنی ها
شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 23:08
چند سنه گذشته یک مشت محصل ایرانی که رفته بودند فنارسه و فوکل فرنگی شده بودند با جمعی از طلاب هم کاسه شده بودند به جهت شیاف «قونستیطسیون» یا به قول خودشان حکومت قانون به این مملکت -که مملکت ابالفضل العباس باشد (این عبارت مملکت ابالفضل العباس را سید آقا یادمان داد که در ان ازمنه به کار آمد)- علی ای حال، انتخاباتی برگزار...
-
تذکره الاولیا:فی ذکر مولانا داوود!
پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 10:02
آن مرد عالم حق و حقوق، آنکه گاه و بیگاه و در هر انتخاباتی می زند بوق، آنکه می خورد با هر جماعتی دوغ، عاشق جایی پر از رای دهنده و شلوغ، داوود محمدی، یگانه دوران و ارباب معرفت بود. گویند که از کودکی دل به انتخاب داشت و در این راه محبت همگان به دل. مولانا فضیل گوید که شبی داوود را دیدم که با خدای خویش مناجات می کند، گوش...
-
قربان برم خدا را یک بام و دو هوا را!!
سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 23:06
آورده اند که در ازمنه ماضیه شهری بود که قزوینش می خواندند و این شهر را مردمان را اخلاق و شرع و جدان دگرگونه بودندی چنانکه گاه بر پیلی ترحم آوردندی لیکن بر موری چنان خصومت تمام کردی که مغولان بر اهل نیشاپور !! و از عجایب سلوک اینان یکی آنکه جماعت مطبعه چی این شهر نیز که قاعده بر منورالفکر بودن آنان باشد چنان معاملتی با...
-
روایت این مده که نبودیم
سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 11:19
مد تی این یومیه تاخیر شد ...مدتی باید تا خون شیر شد مدتی بود که میل به یومیه نگاری نداشتیم به جهت تواتر وقایع که این لحظه، منجم باشی قران گرفت و دیدیم قمر در عقرب نیفتاده و ساعت خوش است که چیزکی بنویسیم از شرح ماوقع در این مدت: اشغال بیت الدسایس انگریز: سه شنبه یا چهار شنبه روزی بود که در اندرونی با انیس الدوله قاپ می...